کد مطلب:51931
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:8
آفرينش زمين و آسمان چگونه بوده است؟
چگونگي پيدايش زمين و ساير كرات منظومه شمسي از جمله مسائلي است كه بشر از دير باز به حل آن علاقمند بوده است; ليكن از آن جا كه اين مساله با مسايل علمي جزئي ديگري كه بشر در محيط زندگي محدود خود با آن ها سرو كار دارد، بسيار متفاوت است، هرگز در اين زمينه، نتيجه قطعي بدست نيامده و عقايد علمي او در مورد چگونگي پيدايش منظومه شمسي، هرگز از مرحله حدس و گمال تجاوز نكرده است. در اين باره، دانشمندان فرضيه هايي عرضه كرده اند كه«فرضيه لاپلاس» است لاپلاس عقيده داشت كه سياره ها، از ماده اي رقيق كه اطراف خورشيد اوليه را فراگرفته و حدود انتشار آن از حدود ابعاد فعلي منطومه بيشتر بوده است، به وجود آمده اند; اين ماده رقيق، مانند جسم صلبي كه به خورشيد متصل باشد، به دور محور آن مي چرخيده، ولي در اثر نيروي گريز از مركزي كه در اين چرخش به آن وارد شده، از خورشيد جدا شده و به دور آن حلقه اي تشكيل داده است; اين حلقه نيز، در اثر تراكم هاي بعدي، خود به حلقه هاي ديگري تقسيم شده و از تراكم ماده موجود در هر حلقه در يك نقطه از آن، بتدريج سياره اي تشكيل شده است.
فرضيه لاپلاس، ابتدا به خوبي مورد قبلو واقع شد; ليكن بعدها چون نتوانست از نظر رياضي نيز پاسخگوي واقعيت هايي كه در منظومه شمسي وجود دارد، باشد كنار نهاده شد.
پس از او براي توجيه دستگاه منظومه شمسي، نظريه هاي مختلف ديگري عرضه شد كه
ـ563ـ
همه آن ها به علت اشكالاتي كه بر آن ها وارد شد فراموش گرديدند.
در حال حاضر نيز، فرضيه هاي مختلفي در اين زمينه، توجه علما را به خود جلب كرده است اما نكته اي كه بايد به ان توجه داشت اين است كه مباني همه اين فرضيه ها لاپلاس است و همه چنين فرض مي كنند كه اجزاء منظومه شمسي در آغاز به هم پيوسته و يكپارچه بوده اند و سپس، از هم جدا شده و خورشيد و سيارات را تشكيل داده اند. اختلاف فرضيه ها بيشتر در مورد نحوه اين جدا شدن است، «ژرژگاموف» در كتاب«سرگذشت زمين»، وقتي مي خواهد به بيان آخرين فرضيه هاي اين مساله بپرازد، مي نويسد;«روي هم رفته حق با لاپلاس بود».
اما قبل از بيان نظر قرآن در اين باره بايد توجه داشت كه مطالب ديني و حقايق قرآني، حقايق ثابت و پايداري هستند كه با حقايق علمي فيزيك - خصوصاً فرضيه هاي فيزيك ستارگان - به كلي متفاوتند. به همين خاطر، نبايد همواره در انتظار نشست و به محض اين كه فرضيه اي از طرف دانشمندان نجوم و يا علوم ديگر اظهار شد، به تعجيل در قرآن و حديث به دنبال تطبيق و تأييد آن برخاست; زيرا با مطرود و رد شدن آن فرضيه، در صحت حقايق ديني نيز ترديد به وجود مي آيد.البته حقايق مذهبي، اگر يقين به استناد آن به مذهب داشته باشيم، اموري نستند كه صحت و اعتبارشان بستگي به ظهور يا سقوط يك نظريه علمي داشته باشد، از همين رو اصولا بايد از جستجوي آن گونه انطباق نظريه هاي علمي بر حقايق ديني، تا آنجا كه ممكن است پرهيز كرد. امروزه دانشمندان مشهوري وجود دارند كه حتي در صحت«تئوري عمومي نسبيت انيشتين» نيز ترديد مي كنند و مخالفت خود را با محاسبات رياضي دقيقي نيز،
ـ564ـ
همراه مي سازند; اين امر هشداري است براي كساني كه اعتقادات مذهبي خود را صرفاً بر پايه تئوريهاي علمي مورد قبول روزگار خويش بنا مي كنند.
با اين وجود، به طور كلي نظر قرآن كريم در باره آفرينش آسمانها و زمين در اين آيه بيان شده است:«اولم يروا الذين كفروا ان السموات و الارض كانتا رتقا ففتقناهما...(1);آيا آنان كه كافر شدند، نديدند كه آسمان ها و زمين، همانا بهم پيوسته بودند و پس از آن ما آن ها را از هم جدا ساختيم؟».
در اين آيه كه به اين مطلب اشاره شده است كه زمين و ديگر عناصر منظومه، زماني يكپارچه بوده و سپس، از هم جدا گشته اند.
(بخش پاسخ به سؤالات )
ـــــــــــــــــــــ
1 - سوره انبياء، آيه 30.
ـ565ـ
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.